۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۴, جمعه

« یک کهکشان ستاره »

« یک کهکشان ستاره »

🔸با من بیا!.... بیا تا آشنایت کنم با دردهای مشترکمان. بیا تا نشانت دهم آنچه را که پنهانش کرده‌اند در این ۴۰ سال.  بیا تا حس کنی، هْرمِ آتشِ سوزانی را که به دل دارم.
🔸نمی‌دانم صفحه اولِ روزنامه اطلاعات در روزِ سومِ تیرماهِ سال ۱۳۶۰ را به‌خاطر می‌آوری یانه؟! آیا نگاه‌های پر معنای این خواهران معصوم  و صدها چهره مظلومِ دیگر را در روزنامه‌ها و تلویزیون آن روزگار به یاد داری؟  نامِ تک تکشان را از من مپرس! آنها نامشان را هرگز نگفتند. پرستوهای عاشقی بودند که دم زدن در قفسِ دیو را بر نتابیدند و خمینی سزای پروازشان را با گلوله داد و این فرازِ آغازینِ مقاومتی خونبار بود. ضحاک جماران بر سفره حاکمیت نشست و سر و جان جوانان ما را چاشت مارهای روییده بر شانه‌اش کرد. خمینی آزمایشی بود. آزمایشِ بود و نبود! آنانکه بودن خود را در تسلیم به عفریت ولایت جستند نابود شدند و آنانکه طریقِ فدا در پیش گرفتند. بود شدند.
🔸داستان در یک کلام این است: « ابلیس به کُشتنِ چراغ آمد. به تاراجِ آرزوهای یک ملت.»
 آمد تا به قامت بویناک و اپسگرایی، جامه خلافت بپوشاند. آمد تا بدزدد، ببرد و ببلعد. شمعها سوختند. پروانه‌ها چرخیدند و پایکوبان بر سرِ آتش نشستند.
 🔸شیطان مجسم، راه سلطنت خویش را در کشتارِ بیرحمانه یک نسل  جْست. به گُمانش خونهای فرزندان ایران می‌ریزند و می‌خشکند و فراموش می‌شوند. اما تاریخ را دستی دیگر نوشت. خونها جوشیدند. جویبارها به هم پیوستند و رود خروشانی در وجود آمد که هیچ صخره ای  راهبندش نیست چه رسد به پوک تپه ولایت. » آری!.... اکنون زمان برخاستنِ سیلابهاست. زمان وفا به میثاقهاست. یادمان ۱۲۰ هزار شهید مجاهد را جز عزمِ جزم برای جنگ هزار برابر با قاتلانشان شایسته نیست.
#بیندیشیم

@mojahedin_org

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر