🗣ما
کرونا وید و مدرسه رفتن
صاف تا قلب حادثه رفتن
زنگ تفریح و این سؤال از هم
چند تا همکلآسمان شده کم؟
چند آموزگار رفت از دست؟
چند آقا مدیر را کشته ست؟
مدرسه، با هوای پر از یاد
مدرسه، با حیاط بیفریاد
سال تحصیلی کرونایی
بنویسیم ما چه انشایی؟
بنویسیم از مضار کووید؟
یا از آن واکسنی که نیست پدید
زنگ درس حساب، بشماریم
چندتامان دوباره بیماریم؟!
همه چیز در نظام ملایی
شده آلوده و کرونایی
حرف تا حرف درس مدرسه را
پاکسازی نموده حاج آقا
نان که میداد دستمان مامان
نیست در خانهها به قیمت جان
مرگ اما به هر خیابان هست
مفت و ارزان کنار میدان هست
در قرنطینهای که بیمعناست
گور اما گرانتر از ویلاست
آن زمان که درختها شد دار
سار هم از درخت کرد فرار
سر آغاز فصل درس و حساب
جای خطکش، مداد و کیف و کتاب
یک عدد ماسک اگر شود پیدا
شادتر میشود دل بابا
درس دستور و فاعل و مفعول
شده کووید و ناقل و منقول
موج سوم که سر رسد پاییز
سی.سی.یو باز میشود لبریز
هر زمان پا گذاشتن به کلاس
ترس از غفلت حواس و تماس
کاش باز این کلاس کلاس شود
کاش ملت ز غم خلاص شود
آن که موج چهارمی باشد
کاش موج تلاطمی باشد
کاش در جای موج، طوفانی
ناگه آید به قصد ویرانی
تا از آن بین باز، ایرانی
نو بسازیم و هم دبستانی
مـ شوق
۲۰شهریور۱۳۹۹
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر